قهوه تلخ

قهوه تلخ

سریال قهوه تلخ در ژانر کمدی محصول سال 1389 به کارگردانی مهران مدیری و نویسندگی امیرمهدی ژوله است. مهران مدیری در کارنامه خود سریال های موفقی چون پاورچین، نقطه چین، شبهای برره، باغ مظفر و مرد هزار چهره را ثبت کرده و بعد از این موفقیت ها به سراغ ساخت سریال پربازیگر (35 بازیگر اصلی) قهوه تلخ رفت.طراح و گرافیست این سریال پانته آ واعظ نیا می باشد.قهوه تلخ در زمان پخش خود به عنوان موفق ترین سریال رسانه خانگی و لقب پرفروش ترین سریال سال را از آن خود کرد. ساخت دکور این مجموعه از مهر ۱۳۸۸ و در مکان سابق ضبط سریال طنز شب های برره انجام گرفت. در این سریال جذاب ستارگانی چون مهران مدیری، سیامک انصاری، محمدرضا هدایتی، رضا فیض نوروزی، غلامرضا نیکخواه، برزو ارجمند، الیکا عبدالرزاقی، سحر جعفری جوزانی، هادی کاظمی و… به بازیگری پرداخته اند.این سریال در جشن حافظ برنده جایزه در رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد (با بازی مهران مدیری) شد. در خلاصه داستان این سریال آمده است که نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می شود که در رابطه با دوره ای تاریخی تحقیق می کرد که در هیج کتابی چاپ نشده است. نیما که عقیده داشت چنین دوره ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می کند تا اینکه متوجه می شود حق با دختر جوان است و دوره ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می شود و قهوه تلخی را می نوشد.

به قهوه تلخ امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...
فصل سریال
قسمت 1

نیما که یک تاریخدان است با دختری آشنا می شود که در مورد دوره ای تاریخی پژوهش میکرد که در هیچ کتابی منتشر نشده است . نیما معتقد بود که چنین دوره ای اصلا وجود ندارد . برای ثابت کردن حرفش دختر جوان را همراهی میکند تا اینکه به این پی میبرد که دخترجوان راست میگوید و دوره ای که مدعی بود وجود دارد که پادشاه آن در تهران قرار داشته ولی در هیچ کتب تاریخی قید نشده است ! نیما برای تحقیقات کاملتر وارد کاخی میشود که در آن قهوه ی تلخی را می نوشد . نیما بعد از خوردن قهوه به دوره ای می رود که درباره ی آن تحقیق میکرد ! او اول تصور میکند که همه چیز خواب است و هیچ چیز واقعیت ندارد ولی بعد از مدتی با این موضوع کنار می آید و چون تاریخ را میداند سعی میکند تا به وسیله ی آن درباریان را کمک کند.

قسمت 2

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 3

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 4

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 5

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 6

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 7

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 8

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 9

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 10

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 11

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 12

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 13

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 14

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 15

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 16

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 17

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 18

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.

قسمت 19

نیما زند کریمی که استاد تاریخ است با دختری آشنا می‌شود که در رابطه با دوره‌ای تاریخی تحقیق می‌کرد که در هیج کتابی چاپ نشده‌است. نیما که عقیده داشت چنین دوره‌ای وجود ندارد، برای اثبات حرف خود دختر جوان را همراهی می‌کند تا اینکه متوجه می‌شود حق با دختر جوان است و دوره‌ای وجود دارد که تخت پادشاهی در تهران قرار داشته اما در هیچ کتابی از این دوره نقل نشده‌است. سپس نیما برای تحقیقات بیشتر وارد کاخی می‌شود و قهوه تلخی را می‌نوشد. نیما پس از خوردن قهوه از حال می‌رود و وقتی چشم باز می‌کند می‌بیند که در همان دوره‌ای که هست که در رابطه با آن تحقیق می‌کند. وی ابتدا فکر می‌کرد که همه چیز یک خواب است اما پس از مدتی که با این قضیه کنار می‌آید تصمیم می‌گیرد که با توجه به دانسته‌های تاریخی خود به درباریان کمک کند اما با افرادی در دربار روبرو می‌شود که نادان هستند که این مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای طنز و خنده دار می‌شود.